ریتم 8/6 سنگین
گام سی مینور
Bm F#
دارم از چشات میخونم
Bm G
باورش سخته هنوزم
D F# A F#
تو نباشی توئی شعرام من دیگه از کی بخونم
Bm
حالا که میخوام بمونی
A G
شعر رفتن و میخونی
A F# Bm
قلب من عاشقترینه اینو از چشام میخونی
D F# D Bm
دست تو ، تو دست من بود نمیدونم کی تو رو ازم گرفت
D F# D Bm
نمیدونم که کدوم نگاه شوم قصه جدایی رو برام نوشت
ریتم 4/4
گام لامینور
Am G
قسمت نمیشه انگار دست تو رو بگیرم
E D Am G
برای آخرین بار برای تو بمیرم
Am G
گریه نکن که اشکات برای من یه درده
Am G
تحمل غم تو منو دیونه کرده
Am Am7 Am Am7 Am Am7 G
هیچ کی مثل من تو رو دوست نداره اینو از تو چشام میتونی بخونی
Am Am7 Am Am7 Am Am7 Am Am7 G
تو بودی جونمو و عمرم و کسی که میخواستمو و قسم راستمو کی میخوای بدونی
Am Am7 Am Am7 Am Am7 Am G
واسه عشق تو همه چی دادمو بجز غرورم و که اونم رفته به باد
Am Am7 Am Am7 Am Am7 Am G
بود و نبودم و همه وجودمو واسه تو دادمو تو میگی منو نمیخوای
ســـــلام ای غـــروب غــریبـــانــه ی دل
ســــلام ای طلـــوع سـحــــرگــــاه رفـــتن
ســــلام ای غـــم لحظـــه هــــای جــــدایی
خــــداحـــافـظ ای شـــعر شـــبـهـــــای روشــــن
خـــداحـافـــظ ای قصـــه ی عـاشــــقانه
خـداحـــافــظ ای آبـــی روشـــن عشـــق
خـــداحـافـــظ ای عــطــــر شـعـــر شـبانــه
خـــداحـــافــظ ای هـمنشــــین همـیشــــه
خـــداحـــافـظ ای داغ بـــر دل نـشستـــه
تـوتـنـــها نـمیــمانی ای مـــانده بــــی مـــن
تـــو را مـــیسپـــارم بـــه دلــهـــای خــــستـه
تـــو را مـیسپـارم بــه دامـــان دریـــا
اگـــر شـــب نـشـینـــم اگـــر شـــب شـکـســـته
تـــو را مـیســپارم بـــه رویـــای فـــردا
بـــه شــــب مـیسپـارم تـــو را تــا نـســـوزد
بـه دل مــیسـپارم تــو را تــا نـمیرد
اگـــر چـشـمه ی واژه از غــم نـخـشـــکد
خـــداحــافـظ ای بــرگ و بــار دل مـــن
خــداحــافـظ ای ســـایـه ســـار هـمـیشــه
اگــر ســـبز رفـــتی اگــر زرد مــانـــدم
خـــداحـــافـظ ای نــوبــهار هـمیشـــه.......
PACO DE LUCIA
فرانسیسکو سانچز پکینو ملقب به پاکو دلوسیا ، 21 دسامبر 1947 در الگسیراس کدیز متولد شد
پاکو دلوسیا را چهره نافذ فلامنکو در دهه های 60 ، 70 و 80 می دانند.
او در یک خانواده فلامنکو متولد گردید و نواختن گیتار را از سن هفت سالگی آغاز کرد.
پدرش آنتونیو سانچز پکینو که یک گیتاریست نیمه حرفه ای بود آغاز راه آموزش پاکو را بر عهده
گرفت . پاکو دلوسیا زندگی حرفه ای خود را با ظاهر شدن در یک دو نوازی با برادرش (رامون)
آغاز کرد. همچنین او با برادر دیگرش (پپ) که خواننده بود در یک دوئت به نام :
"Los Chiquitos De Algeciras " ظاهر گردید و هردو برادر جایزه ارزشمندی بردند.
او پس از موفقیتهای بسیار تبدیل به یک ستاره بزرگ بین المللی با آینده ای درخشان گردید.
وی در سال 1977 با کاسیلدا وارلا ازدواج کرد و آنها صاحب سه فرزند شدند.
او با ساختن هارمونیهای آمریکای لاتین و هارم
فلامنکو گردید .
ونیهای جز در فلامنکو یک پایه گذار بزرگ در جهان
مطمئنا پاکو دلوسیا هنرمندی با آثار فراوان برای سالها بزرگترین چهره فلامنکو خواهد بود
Bb Dm Am
این چه عشقی اسـت،چه عـشقـی کـه در دل دارم
Am Bb Am ............
مـن از ایــن عـشق،از ایــن عـشق چــه حـاصــل دارم
Am Gm Bb Dm Am Dm
مــی گـریـزی ز مـن و در طلــبت بـاز هـم کـوشـش باطــل دارم
Am Bb Dm Am
بــاز لـبهای عطــش کـرده ی مـن،عـشق ســوزان تـو را مــی جـوید
Am Bb Dm.......
مـی تپد قــلبم و بــا هــر تـپشــی قـصــه ی عـشق تـو را مــی بـوید
Am Bb Dm Am
بــخت اگـر از تـو جـدایم کـرده،مـی گشــایم گـره از بخـت چـه باک
Am Bb Dm Am
تـرسم این عشــق سـرانجام مـرا بکشـد تا سـراپـرده ی خــاک
این چه عشقی است:معین
ریتم:8/6سنگین
C C5 C C5
کـو یـارم یـارم کــو نـازنـین نـگــارم کـو
Dm C C5
بــرده او قـرارم کـو کـــــــــــــــــــــــو
Dm7 Dm Dm7 Dm
شـمــع شـام تـارم کــو جـلــوه ی بـهــارم کـــــــــــو
G Dm7 Dm
پــیر و خــش نـدارم کــو کــــــــــــــــــــــــو
G F F13 G
نــاز او یکسـو غـمم یکسـو کــرده مـا را عــاشــقی جـادو
G F F G
هــر کــه را بـینم بـپرسـم کــو،کــــــــــــــــــــو
کــو یـارم....
کو یارم:اصلانی
ریتم:4/2،،،یا،،،4/4
برای بلند شدن باید خم شد،گاهی مشکلات تو را خم میکنند
و بدان
آغاز ایستادن است............
F G
من برای تو میخونم هنوز از اینور دیوار
Gm F Gm
هر جای گریه که هستی خاطره هاتو نگهدار
F Gm
تو نمیدونی عزیزم حال روزگار ما رو
Gm F Gm
توی ذهن آینه بشمار تک تک حادثه ها رو
Gm F Cm
خورشید و از ما گرفتن شکر شب ستاره پیداست
Gm F Gm
از نگاه ما جرقه صدتا فانوسه که رویاست
Gm F Cm
من برای تو میخونم بهترین ترانه ها رو
Gm F Gm
دل دیوارو بلرزون تازه کن خلوت ما رو
Gm F Gm F
هم غصه بخون با من تو این قفس بی مرز
Gm F Gm
لعنت به چراغ سرخ لعنت به چراغ سبز
من برای تو میخونم.........
پندآموز است ماجرای مردی که زمین را می کاوید تا ریشه های بی ثمر را از اعماق زمین بیرون کشد،اما
ناگاه گنجی بزرگ یافت..جبران خلیل جبران
Em Am Em Am Em Am Em Am
یه نیمکت تنها،یه شعله ی خاموش یه لحظه یک رویا من و تو در آغوش
Em Am Em Am Em Am Em Am
یه یادگار از عشق رو تن درخت پیر یه قصه ی کوتاه ای وای از این تقدیر
Am Em G Am
بگو منو کم داری بگو بگو کمی غم داری بگو
Am Dm Am Dm Am Dm Am Dm
بگو تو هم بیقراری یه لحظه آروم نداری مثه یه ابر بهاری بگو که هر شب میباری
Am F13 Am F
بگو دلت برام تنگ شده همون دلی که میگن از سنگ شده
Am F13 Am F
بگو دیگه طاقت نداری اشک توی چشمام بیاری
بگو منو کم داری.........
Am Dm Am Dm
بگو که نامه هامو خوندی بگو برام دل سوزوندی
Am Dm Am Dm
هق هق گریمو شنیدی بگو که اشکامو دیدی
Am F13 Am F
بگو دلت برام تنگ شده همون دلی که میگن از سنگ شده
Am F13 Am F
بگو دیگه طاقت نداری اشک توی چشمام بیاری
بگو منو کم داری.........
F# D A Em Bm
وقتی چشات هوای گریه داره غم تو دلم قد صدهزاره
Bm C D Em Em Bm
نمیتونم غم تو رو ببینم شادی برام گل توی شوره زاره
F# D A Em Bm
بیا بریم به شهر آشنایی پا بذارم رو قهر و جدایی
Bm C D Em Em Bm
ما نباید مثل دو تا غریبه باز بخونیم آواز بی وفایی
A G Bm
نذار دل عاشق من تو حسرتت بمیره
Bm A
بیا که مرغ آرزو دوباره جون بگیره
A G Bm
تو می دونی تنهای این زمونه
Bm A
دل منه که روز و شب به عشق تو اسیره
G C
یـک شـب گـرم و تـب آلـود آمـدی از شـهر بـاران
C F G F
نـاگـهان از هـر جـوانـه گـل در آمـد چـون بهـاران
G C
ای تـو از نـسل بـهــاران،ای امـید ســبزه زاران
C F G F
ای نـگـاهـت پـاکو معصــوم چـون سـرود چـشمه ساران
G F G Em
ای نـگاه تـو هـمیشــه مـثـل دریــا بــی کـرانــه
G F G Em C
ای بـلند گـیسوانـت خـوش تـرین شـعر شـبانـه
Em Am Em Am
ای کـه نـامـت در زمــانـه گـشـته در خوبــی فـسانه
G F G F
کـرده اینــک در دل مـن آتـش عـشق تـو خانه
Em Am Em Am
ای کـه نـامت بـر لـب مـن معنـی خـوب سـرودن
C G F G F
خـوشـترین ایـام عمـرم لحظـه هـای با تو بـودن
چــهـره ای دیــدم کـه بـا هـزار چـهره در مـی آیـد و چــهـره ای کـه هـمـیشـه در یـک قــالـب بــود،چــهـره ای دیــدم کـه تـوانـستــم درون پنـــهان زشـتش را دریــابـم
و چــهـره ای کــه چــون نــقـاب رویـش را بـرداشـتم،زیـبایی بــی نـظیــر درونــش را مــشاهـده کــردم.چــهـره ای پـیر دیـدم کــه چــین و چــروکـش از پـیغام تــهی
بــود و چــهره ای صـاف کــه هـمه چــیز بـر آن نـقش بـســته اســت،مــن چــهـره هــا را مـیشنـاســم زیـــرا از ورای آنـچــه دیــدگــانـم می بــافــد بــه آنــان مــی نــگرم
تــا حــقـیقتــی کــه پـشت آنـــهـاســـت را بـبینــم...جـــبران خـلیل جـــبران